یه شعر نیمه کاره یه شعری که قرار بود به درو دیواره خونم بزنم
یه شعری که قرار بود برای همه بخونمش
قرار بود باهاش زندگی کنم
ولی فقط ازش یه بیت بیشتر نمیدونم
اونی که قرار بود بقیش رو برام بخونه ٬ نخوند نمیدونم چرا .
من شاید دیگه این شعر قبول نداشته باشم ولی هنوزم دوست دارم بقیشو بدونم.
اون شعر اینه :
غم ما غم نیست ...
salam hamid agha, nabinam enghadr gam dashte bashi
vaghean dard o nefrin, dard o nefrin, bar safar baaaad....................